کد مطلب:117163 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:343

نهایت اندیشی در کارها











انسان همواره در رابطه با اعمال و كارهایی كه انجام می دهد، هدفی را تعقیب می كند. و به شوق دستیابی به آن هدف دشواریها و سختی های كارها را پذیرا می شود. این هدف منظور در اعمال ارزش عمل را مشخص كرده و میزان سرمایه گزاری و صرف تلاش و انرژی را در جهت رسیدن به آن معین می كند. بنابراین در ورای هر عملی نتیجه و مقصودی مطرح است، كه این نتیجه همیشه در پایان كار حاصل می شود. امام علی (ع) در رابطه با انجام اعمال صالح و یا غیر صالح، انسان را به پایان كار و نتیجه ی عمل هشدار می دهد. در رابطه با اعمال صالح نهایت عمل را یادآور می شود، كه برای كسب رضای خداست و برخورداری از لطف و نعمت و

[صفحه 84]

رحمت الهی، در پرتو انجام عمل، لذا توجه به نهایت كار را در اعمال صالح سفارش می كند، تا مبادا انسان از دشواریها و مشكلات عمل صالح بیمناك شده و دست از اقدام به آن بازدارد. عمل صالح، عملی است كه رضای خدا را همراه دارد، بنابراین از آنجا كه در نهایت این عمل رضا و رضوان الهی مطرح است و دستاورد انسان خشنودی حق تعالی می باشد، پس همه ی سختی های آن را می باید به جان خرید و از موانع و مشكلات راه نهراسید. و در رابطه با اعمال ناشایست نیز امام انسان را به نتیجه و نهایت عمل فرمان می دهد، كه مراقب نهایت و نتیجه ی این عمل نادرست و گناه باشید، اگر چه در حال انجام كار خلاف لذت و بهره ی گذرا و ناپایداری برای شما فراهم باشد. چرا كه در نهایت غضب و عذاب الهی را در پیش رو دارید و هر آینه عذاب خداوند سخت دردناك است.

ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه خود ذیل این فراز از گفتار امام می نویسد:

امرهم بلزوم العمل ثم امرهم بمراعاه العاقبه و الخاتمه و عبر عنها بالنهایه و هی آخر احوال المكلف التی یفارق الدنیا علیها اما مومنا او كافرا، او فاسقا و الفعل المقدر هاهنا: راعوا و احسنوا و اصلحوا و نحوذلك.[1].

«ایشان را به ضرورت عمل فرمان داد و سپس ایشان را به مراعات عاقبت و پایان كار دستور داد و از آن تعبیر به نهایت كرد و آن پایان حال انسان مكلف است كه از دنیا جدا می شود، در حالی كه یا مومن و یا كافر و یا فاسق است. فعل مقدر در اینجا: رعایت كنید، نیكو كنید، اصلاح كنید و مانند اینهاست.»

علامه حاج میرزا حبیب الله خوئی در شرح نهج البلاغه اش در این رابطه می نویسد:

[صفحه 85]

ثم تخلص من اوصاف القرآن و فضایله الی الامر بملازمه الاعمال فقال (العمل، العمل) ای لازموا العمل الصالح و راقبوا علیه (ثم النهایه، النهایه) ای بعد القیام بالاعمال الصالحه لا حظوا نهایتها و خاتمتها و جدوا فی الوصول الیها.[2].

«پس از فراغت از بیان اوصاف و فضائل قرآن، فرمان به ملازمت با كارها داده و می فرماید (العمل، العمل) یعنی ملازمت با عمل صالح داشته باشید و نسبت به آن مراقب باشید.(ثم النهایه، النهایه) و اینكه بعد از قیام در جهت اقامه ی عمل صالح و پایان و نهایت آن را ملاحظه كنید و در جهت وصول به آن بكوشید.»


صفحه 84، 85.








    1. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید/ج 385:3.
    2. منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه/ ج 204:10.